سنگینی بی بال و پری قسمت ما شد از بس نپریدیم قفس عادت ما شد جز وقت تماشا قفسم را نگشودی اینجا کِه به جز آینه هم صحبت ما شد؟ یاران همه از لطف تو یک جرعه چشیدند از جام تو خالی شده اش قسمت ما شد آبادی ات ارزانیِ شهری شده اما ؛ با سایه ات همراه شدن حسرت ما شد لطفت نرسید از در و اندوه دو عالم باری به سر شانه ی کم طاقت ما شد اشکیم اگر از گوشه ی چشمان تو رفتیم بر خاک تو افتادن ما "شوکت" ما شد پژمان صفری برداشت از کتاب غزل خون @pezhmansafarighazalkhoon پژمان صفری کتاب غزل خون
غزل خون پژمان صفری
سید مهدی ابوالقاسمی
تو ,صفری ,ی ,ات ,پژمان ,غزل ,ما شد ,پژمان صفری ,قسمت ما ,غزل خون ,باری به
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت